آنچه امروز ما را برمیانگیزد تا داستان پرواز انسان را بدانيم همان اشتياقي است که پدران ما را به تلاش براي پرواز واداشته بود. تاريخ نشان ميدهد که کنجکاوي، يعني اشتياق به دانستن که در اکثر جانوران تا هرچه بيشتر باشد باز هم از سطحي ساده و ابتدائي فراتر نميرود، هر جا که زمينهاي براي فراگيري وجود داشته باشد، اين تنها انسان است که مشتاقانه به استقبال آن ميرود.
افسانهها و اساطير بيشماري بيانگر اين واقعیتاند که بشر از ديرباز آرزوي پرواز بر پهنه بيکران آسمان را در سر داشته است، آثار به جا مانده از ملل و اقوام مختلف حکايت از آن دارد که اين اشتياق و آرزو از چنان عظمت و شکوهي برخوردار بوده که جنبه، تقدس داشته و اجداد آدمي آن را از توان خود به تنهایي بيرون ميديده است. بنابراين موجودات بالداري را که نيمي از پيکرشان انسان و نيمي ديگر حيوان بود بر سنگها و کتيبهها و فرشتگان و ملائک بالدار را در ذهن نقش ميکرد و به داستانسرایی و افسانهپردازي براي پرواز انسان اکتفا مينمود.
قديميترين اين اساطير مربوط به يونان باستان است. ايکاروس و پدرش در قلعهاي، زنداني مسينوس شاه جزيره کرت بودند آنها بهمنظور فرار از جزيره بالهایی از پر و موم ساختند. پدرش ديلامر به کمک بالها و با پروازي کوتاه به سيسيل گريخت اما ايکاروس که جاهطلب و بسيار بياحتياط بود به اوج آسمان پرکشيد. او بالا و بالاتر رفت تا به نزديکي خورشيد رسيد، حرارت بسيار آن مومها را ذوب نمود ايکاروس سقوط کرد و در دريا غرق شد.
افسانهاي هم از روم باستان نقل گرديده است:
در زمان نرون رهبر قوم وحشي هون، مردي دجال به نام سيمون خواست برتري خود را بر سنت بل قديس، نشان دهد. او خدايان و شياطين را خواند و طلب قدرت کرد. اندکي پس از آن در مقابل ديدگان روميان از زمين بلند شده و به هوا برخاست. سنت بل خداوند را نيايش کرد و به درگاهش زانو زد آنگاه سيمون بر زمين سقوط کرد و در دم جان خود را از دست داد.
در بين اقوام مختلف مشرق زمين نيز افسانههايي از اين قبيل بسيار است. کهنترين آنها مربوط به سرزمين چين است و حکايت از آن دارد که در سه هزار سال قبل از ميلاد مسيح امپراتوری به نام متون هنر پرواز را بسان يک پرنده ميدانست.
يک افسانه ايراني هم در اين زمينه چنين نقلشده است:
شکل 1-1- تخت کیکاووس شاه با عقابهایش
کيکاووس شاه ايران باستان، 1500 سال پيش از ميلاد، چند عقاب عظيمالجثه را به تخت سلطنتي بست و خود بر آن نشست. سپس قطعاتي از گوشت را مقابلشان آويخت و بدين طريق آنها را به پرواز درآورد. پس از مدتي پرواز، عقابها که از دستيابي به طعمه مأیوس شده بودند دست از پريدن کشيدند و کيکاووس با اريکهاش سرنگون شد. در شاهنامه نيز حکايت به نظم در آمده است. روش کيکاووس اگرچه نسبت به شيوههاي بهکار گرفته شده در ديگر افسانهها منطقيتر به نظر ميرسد اما همچنان از مرزهاي افسانه و داستان فراتر نميرود. داستان حضرت سليمان را با قاليچه پرنده نيز کم و بیش همگان شنيدهاند.
در طول جنگهاي صليبي در قرن يازدهم ميلادي يکي از سربازان مسيحي براي جلب توجه امپراتور کوميسوس و ايجاد يک تأثیر قوي بر سايرين رداي بلند سفيدي را به کمک چند ميله به آن شکل دادهشده بود به تن کرد و از بلندترين دکل يک سيرک در قسطنطنيه به پايين پريد ابتدا در هوا شناور ماند اما پس از لحظاتي چند تعادلش را از دست داد و بر زمين سقوط کرد و جان سپرد.
شکل 1-2- قالیچه حضرت سلیمان
در سال 1065 يک راهب از اهالي سالزبورگ در تلاش براي پرواز به کمک بالهایی که خود ساخته بود جانش را از دست داد. اشتياق بشر براي پريدن و پرواز، بيش از آن بود که اين حوادث مانع تلاش پيگير او گردند، چنين تصور ميشد که پرواز براي انسان همواره مفهومي فوق دنيوي داشته و او آن را نوعي تکامل و عروج پس از مرگ تلقي ميکرده است. او هر زمان که به هنگام دعا و نيايش دستهاي خود را به آسمان ميکشد، همه توان خود را به کار ميبرد تا به آرزوي ديرينهاش جامعه عمل بپوشاند.
با شروع قرن سيزدهم اولين اقدامات بشر در اين مورد بهصورت عملي انجام شد. فيلسوف انگليسي راجر بيکن (1294ـ1214میلادی) پرواز انسان را امکانپذير و آن را پيشبيني کرد. او وسيلهاي را تجسم کرد که شخصي با استقرار در ميان آن و به کمک يک دستگيره ميلهاي را ميچرخاند. گردش ميله به دو بال در طرفين وسيله منتقل و به آنها حرکتي مثل بال پرندگان ميداد. نيروي عکسالعمل در اين حرکت شخص مزبور و ماشين را بهطور عمود به هوا بلند ميکرد. اين وسيله هرگز بشر را به پرواز در نياورد.
چنين برداشتي تا قرن هفدهم همچنان پابرجا بود تا بالاخره در سال 1680 “جووانو آلفونسو بورلي” با پی بردن به بيهودگي اين روش در کتابي بهعنوان “حرکات حيوانات” ثابت کرد که عضلات آدمي قادر نيستند بالهايي بهقدر کافي بزرگ را با سرعت موردنیاز که براي پرواز انسان لازم است به حرکت درآورند.
شکل 3-1- طرح بالن برادران مون گلفیه
يک قرن بعد در سال 1782 در فرانسه، برادران مونگلفيه به نامهاي “ژوزف و میشل” متوجه شدند، پاکتي که از جنس کاغذ وقتي بهطور وارونه بر فراز شعله آتش قرار گيرد بهطرف سقف اتاق صعود ميکند.
با الهام از اين آزمايش يک سال بعد آنها موفق به ساخت اولين بالن شدند. بالوني بدون سرنشين به قطر 9 متر که جنس آن مخلوطي از کتان و کاغذ بود. آنها آتش بزرگي زير آن افروختند و پس از آنکه هواي داخل آن کاملاً گرم و منبسط شد، طنابهاي اتصال زمين را جدا کردند. بالون 1800 متر اوج گرفت و در فاصله 5/1 مايلي نقطه شروع به زمين بازگشت، اين واقعه تاريخي در ماه ژوئن سال 1783 روي داد. در تابستان همان سال و پيش از روي کار آمدن لوئي شانزدهم در فرانسه برادران مونيگليه در سبدي که زير بالون آويخته بودند يک گوسفند، خروس و اردک را تا ارتفاع 450 متري بالا بردند.
شکل 4-1- پرواز اولین بالن
شکل 5-1- فرود نخستین بالون ایران در میدان مشق تهران
در اکتبر همان سال که ميرفت تا زنداني محکومي را با وعده آزادي، بهعنوان اولين انسان، سرنشين بالون سازند، داروسازي از اهالي منز بنام “پيلاتره ورازيه” براي کسب اين افتخار بهجای آنکه به يک مجرم تعلق گيرد اعلام آمادگي کرد.
صعود او در 15 اکتبر سال 1783 تا ارتفاع 5/25 متر در حالي انجام شد که بالون بهوسیله طنابي از زمين مهار شده بود. بعدها او صعودهاي آزادي همراه با شخصي بنام “مارکوس آراندس” انجام داد که در آن خود هدايت و کنترل بالون را به عهده داشت و بدين ترتيب انسان بر يکي از قويترين نيروهاي طبيعت يعني نيروي ثقل غلبه کرد، اما براي تحقق کامل آرزوي کهن خود که پرواز بسان پرندگان بود هنوز راهي طولاني در پيش رو داشت.
در سال 1784 ” لانسي” و “بين وبر” و اعضاي آکادمي علوم فرانسه مدل کوچکي از بالگرد را طرحريزي کردند که داراي دو ملخ از جنس پر بود و خلاف يکديگر ميچرخيدند نيروي محرک در اين حرکت توسط سيمها و کمان کوچکي که مجموعه کرک مانندي را تشکيل داده بودند، تأمین ميشد.
در سال 1799 ميلادي الگوئي از نخستين هواپيماها توسط جورج کيلي مخترع انگليسي ساخته شد. او بالهاي لوزي شکلي را در انتهاي يک ميله بلند و در انتهاي ديگر آن مجموعهاي به شکل دم قرار داد. بالها نيروي بالا برنده و قسمت دم ثبات وسيله را در پرواز تأمین ميکردند ميله نيز حکم بدنه را داشت.
شکل 6-1- مدل جورج کيلي مخترع انگلیسی
او در نوشتن تجربياتش به بسياري از خصوصيات آئروديناميکي هواپيماهاي امروزي اشاره کرده است. از جمله چگونگي قرار گرفتن زاويه بالها را با الياف هوا مورد بحث قرار داد و همچنين اظهار نمود که بهتر است بالها به جاي آنکه در يک امتداد باشند مثل عدد هشت با يکديگر زاويهاي تشکيل دهند. او قسمت دم را براي حفظ تعادل و تغيير سمت در پرواز بسيار مؤثر دانسته و بر لزوم دوکي شکل بودن وسيله به منظور تقليل مقاومت هوا تاکيد نمود.
در سال 1848 ” اي- جي- بوکانان ” از شهر لگزينگتون ايالات کنتاکي آمريکا از يک موتور بخار براي به حرکت درآوردن دو بال متحرک استفاده کرد. اما طرح وي هرگز موفق نشد.
در سال 1848، يک انگليسي به نام ” استرينگد فلو ” براي اولين بار موفق شد به کمک هواپيماي کوچکي، مسافت 36متر پرش کند. طول بالهاي مدل او سه متر و به موتور بخار کوچکي با دو مجموعه ملخ چهار پرهاي مجهز بود. گرچه مشکل بتوان آن را پرواز ناميد، اما اين پرش سرآغاز پرشهاي بزرگتر بعدي انسان بود.
بين سالهاي 1860 تا 1890 مدلهاي مختلفي از هواپيما ارائه شد و نيروهاي محرکه متناوبي با استفاده از نيروي کشش نوارهاي لاستيکي، کوچک و فنر، هواي فشرده موتورهاي احتراقي مورد ارزيابي قرار گرفت.
بيشتر آزمايشات به ناکامي منجر شد، اما تعدادي نيز موفقيت آميز بود “هيرام ماکسيم” مخترع تفنگ خودکار، هواپيماي چهار تني دوبالهاي ساخت که سطح بالهاي آن مجموعا حدود 36 متر مربع و داراي موتور بخاري بهقدرت 180 اسب بخار بود. اين هواپيما اگه چه بعد از حرکت در آمدن در روي زمين دچار شکستگي شد اما به هرحال از زمين کنده شد.
مهندس آلماني”اوتولي لينتال” و برادرش”گوستاو” نيز در پيشبرد تئوري آئوروديناميک سهم بسزایي دارند، به طوريکه بعدها از تجربياتشان در پرواز هواپيماهاي موتوردار و بي موتور استفاده بسيار شد.
از دهه 1860 تا اواخر قرن نوزدهم آنها گلايدرهاي متعددي را هم در مدلهاي کوچک و هم در اندازههاي بزرگ سرنشيندار به پرواز درآوردند. يکي از بزرگترين کشفيات آنها لزوم وجود انفجار در سطح زيرين بال بود به طوريکه لبه جلو ضخيمتر و لبه انتهایي نازکتر باشد که اين علاوه بر افزايش قابل توجه نيروي بالا برنده باعث مقاومت و استحکام بيشتر بالها نيز ميشود. آنها همچنين دريافتند که حرکت در جهت خلاف باد، هواپيما را سريعتر به پرواز در ميآورد. در سال 1891 آنها استفاده از بال متغير را به جاي بال ثابت در گلايدر خود آزمايش کردند. اوتو موفق شد با وسيلهاي که ساخت پرشی از تپهاي به بلندي 15 متر و تا مسافت360 متر انجام دهد. او در ماه اوت سال 1986 که موتور گازکربنيک را روي آن آزمايش ميکرد کشته شد.
با استفاده از تجربيات عملي و تئوري، اين دو برادر آلماني روياي پرواز با هواپيما را بسيار به واقعيت نزديک ساختند. اوتو بسياري از کشفيات خود را تحت عناوين ” مشکلات پرواز ” و ” تجربيات عملي بلند پروازي ” به رشته تحرير درآورد. نوشتههایي که بعدها برادران ” رايت ” براي حل بسياري از مشکلات ناچار به استفاده از آنها شدند.
قرن هجدهم رو به اتمام بود که دکتر “ساموئل لانگي” عضو انستيتوي اسميت سونيان آمريکا اقدام به طراحي و ساخت مدلي از يک هواپيماي بيسرنشين بنزيني کرد که 1260 متر نيز پرواز نمود.
در سال 1903 وي همان مدل را اندازه سرنشيندار جهت آزمايش ارائه داد اما آزمايش به دليل بروز اشکالات فني دچار سانحه و شکست گرديد. دولت آمريکا که هزينه سنگين اين آزمايشها را به عهده داشت تحت تأثر عدم موفقيت آنها پس از چندين بار آزمايش پروژه را متوقف ساخت.
بسياري بر اين باورند که چنين تصميمي براي طرح “لانگي” عادلانه نبوده است. طرح وي در سال 1914 عملاً موفق به پرواز شد (تا آن زمان اقدامات تقريباً موفقيتآميز بسياري به کمک موتورهاي بخار انجام گرفته اما هيچگاه آنها را نميتوان کاملاً پرواز ناميد).
شکل 7-1- اولین پرواز انسان – توسط برادران رایت
ويلبر و رايت دو برادر آهنگر و فرزند کشيشي از شهر ريتون ايالت اوياهو آمريکا بودند آنها به رغم تمايل پدر که اعتقاد داشت نبايد برخلاف نظامي که خداوند در طبيعت حاکم گردانده کاري انجام داد، علاقه شديدي به پرواز داشتند بهطوريکه بهعنوان شاگردان تئوري پرواز از سال 1900 به پرواز با گلايدر مبادرت کردند و پس از آن در چندين نوبت تلاش براي پرواز با هواپيماي موتوردار با شکست مواجه شدند تا سر انجام هواپيمایي را بهطور مشترک طراحي و اقدام به ساخت آن کردند که به يک موتور مجهز بود.
در 17 دسامبر سال 1903 درکيتي هاوک کاروليناي شمالي اورويل رايت آنرا شخصاً به پرواز درآورد. او در اين پرواز کنترل شده مسافت 26متر را در 14 ثانيه طي کرد و سپس در پرواز ديگري موفق شد مسافت 60/255 متر را در هوا طي کند و مدت 59 ثانيه از زمين جدا باشد.
لحظه پيروزي فرا رسيد. زيرا که بشر در جدال با نيروي سرسخت طبيعت يک بار ديگر سربلند بيرون آمد تخيل و افسانه و رويا را جامه حقيقت پوشاند و اثبات کرد که شايستگي عنوان اشرف مخلوقات را دارد. در اين راه انسآنهايي جان باختند انسآنهايي فداکاري کردند و انسآنهايي پيروز شدند.
وسيله ساخت برادران رايت که هواپيما نام گرفت و بعدها تکامل يافت، تاکنون تغييرات بسياري کرده است، چارلز آگوستوس ليندبرگ در 1927 براي اولين بار فاصله نيويورک تا پاريس را بدون توقف طي کرد.
شکل 8-1- چارلز آگوستوس ليندبرگ با هواپیمایش
چارلز اگوستوس ليندبرگ، (4 فوريه 1902-26 اوت 1974) هوانورد آمريکايي بود. او به تاريخ 20 و 21 ماه مه 1927 با يک هواپيماي يک موتوره از نيويورک آمريکا برخاست و پس از 33 ساعت و 21 دقيقه پرواز بدون توقف، عرض 3 هزار و 600 مايلي اقيانوس اطلس را طي کرد و در بورژه پاريس فرود آمد. اين پرواز نخستين پرواز انفرادي و بدون توقف بين دو قاره آمريکا و اروپا بر فراز اقيانوس اطلس بود و شهرت بسياري را براي ليندبرگ به همراه داشت. ايگور ايوان سيکورسکي در 1939 هواپيماي چند موتوره و بالگرد را طرحريزي کرد و در همين سال موتور جت توسط فرانک ويتل فرانسوي ساخته شد.
ايگور ايوانوويچ سيکورسکي (25 مه 1889 در کيف، امپراتوري روسيه-26 اکتبر 1972 در ايستون، آمريکا) از پيشگامان صنعت هوانوردي و طراح بالگرد و هواپيما بود. او نخستين هواپيماي بال ثابت چند موتوره را در سال 1913 و نخستين هواپيماي مسافربري را در سال 1914 طراحي کرده و به پرواز درآورد. سيکورسکي در سال 1923 شرکت هوانوردي سيکورسکي را تأسيس کرد که همواره يکي از بزرگترين و بهترين شرکتهاي توليدکننده بالگرد بوده است. سيکورسکي در سال 1939 نخستين بالگرد قابل استفاده را با نام ووت-سيکورسکي وياس-300 طراحي کرده و با اصلاح طرح خود بالگرد سيکورسکي ار-4 را ساخت که در سال 1942 اولين بالگردی شد که به توليد انبوه ميرسيد.
شکل 9-1- سیکورسکی و هلیکوپتر ساخته خودش
چاک ييگر در زمان جنگ جهاني دوم خلبان بمبافکن پي-51 ماستنگ بود. پس از جنگ او به عنوان خلبان آزمايشي در نيروي هوايي خدمت کرد. يِيگر ديوار صوتي را در 14 اکتبر 1947 بهوسيله هواپيماي آزمايشي بل ايکس-1 براي اولين بار شکست و رکورد 1 ماخ را در ارتفاع 45000 فوت ثبت کرد. چند سال بعد او اين رکورد را به 6/2ماخ افزايش داد.
شکل 10-1- ايگور ايوانوويچ سيکورسکي
شکل 11-1- بل ایکس-1
بل ايکس-1
يک پروژه تحقيقي فراصوتي مشترک کميته رايزني ملي هوانوردي آمريکا (ناساي کنوني) نيروي هوايي، و ارتش ايالات متحده بود. ايکس-1 اولين هواپیمایی بود که توانست در حالت پرواز تحت کنترل و تراز ديوار صوتي را بشکند. همچنين اولين مدل از سري هواپيماهاي ايکس بود. هواپیماهای سری ایکس يک سري از هواپيماهاي آزمايشي هستند که مخصوص آزمايش و تحقيق روي فناوريهاي نوين ساخته شدهاند.
شکل 12-1- چاک ييگر و هواپیمای بل ایکس-1
امروزه بشر کاوشهاي خود را به فضاهاي بين منظومهاي گسترش داده است و در آيندهاي دورتر به فضاهاي بين کهکشاني رهسپار خواهد شد. شايد انسان موفق به تسخير جهآنهاي ناشناختهاي در ساير کهکشآنها گردد. همه اين حوادث پس از سالهاي بسيار در آينده روي خواهد داد و اين زمان دراز ميتواند براي پيشبرد ارزشهای اخلاقي، معنوي و علمي در سيارهاي که اکنون در اختيار آدمي است مورد استفاده قرار گيرد.
شکل 13-1- آپولو-11 بر روی کره ماه
آپولو ۱۱:
مأموریتی از مأموریتهای پروژه آپولو است که منجر به فرود نخستین انسان بر روی کره ماه شد. در طی این مأموریت که توسط هوانوردی و فضانوردی ملی ایالات متحده آمریکا (ناسا) سازماندهی شده بود، نیل آرمسترانگ و باز آلدرین در ۲۰ ژوئیه ۱۹۶۹، ساعت ۲۰:۱۸ جهانی بر کره ماه فرود آمدند. حدود ۶ ساعت بعد، آرمسترانگ در ۲۱ ژوئیه ساعت ۲:۵۶ جهانی بر ماه گام نهاد. فضانورد سوم این مأموریت مایکل کالینز، بهتنهایی در مدار ماه باقی ماند تا ۱۵ ساعت دیگر دو فضانورد دیگر به او ملحق شدند. پس از ۸ روز زندگی در فضا، هر سه فضانورد به زمین بازگشتند. این فضاپیما از مرکز فضایی کندی واقع در جزیره مریت، فلوریدا در ۱۶ ژوئیه به سمت کره ماه پرتاب شد. این مأموریت پنجمین مأموریت سرنشین دار و سومین مأموریت حامل انسان آپولو بود. آپولو- ۱۱ از سه بخش تشکیل میشد: بخش اول گردونه فرماندهی کلمبیا که با سه فضانورد بر زمین فرود آمد. گردونه سرویس که شامل نیروی محرک، برق، اکسیژن، و آب میشد. گردونه ماه نشین عقاب که همراه آرمسترانگ و آلدرین بر ماه فرود آمد. آپولو- ۱۱ جلوی موشک ساترن ۵ نصب شده بود و پس از فرار از جاذبه زمین به همراه فضانوردان از موشک جدا شد و سه روز برای ورود به مدار ماه درراه بود. پس از ورود به مدار ماه، آمسترانگ و آلدرین به ماه نشین نقلمکان کردند و در دریای آسایش آمدند. آنها در مجموع حدود ۲ ساعت در ماه پیادهروی کردند. آنها پس از بلند شدن از کره ماه به گردونه فرماندهی که کالینز در آن قرار داشت ملحق شدند و ماه نشین را در فضا رها کردند. سرانجام آپولو- ۱۱ در ۲۴ ژوئیه به زمین بازگشت و در اقیانوس آرام فرود آمد. هنگامیکه آرمسترانگ از فضاپیما پایین آمد و بر ماه گام نهاد، فیلمش بهصورت زنده در تلویزیونهای سراسر جهان پخش شد. آرمسترانگ پس از گام نهادن در ماه جملهای بسیار معروف به زبان میآورد: «این گامی کوچک برای یک مرد و جهشی بزرگ برای بشریت است.» آپولو- ۱۱ آرمان ملی رئیسجمهور ایالاتمتحده آمریکا در سال ۱۹۶۱، جان اف کندی را برآورده کرد.
شکل 14-1- هواپیمای نورث امریکن ایکس-15
نورث امریکن ایکس-۱۵
یک هواپیمای تحقیقاتی ساخته شده توسط ناسا و نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا بهعنوان بخشی از سری هواپیماهای ایکس بود که از موتور راکت بهعنوان پیشرانه استفاده میکرد. در ابتدای دهه شصت ایکس-۱۵رکورد بیشترین سرعت و ارتفاع را با رسیدن به مرز فضا ثبت کرد. تا به امروز نیز ایکس-۱۵ رکورد رسمی سریعترین هواپیمای سرنشین دار را با حداکثر سرعت ۷۲۷۴ کیلومتر بر ساعت در اختیار دارد.
شکل 15-1- ایکس-15 و خلبان آزمایشی آن
شکل 16-1- فضاپیمای ایکس-40 درحال آزمایش گلاید
بوئینگ ایکس-۴۰
هواپیمای ساخت شرکت بوئینگ فانتوم ورکرز آمریکا است که نخستین پروازش را در ۱۱ اوت سال ۱۹۹۸ انجام داد و AFRLو ناسا بهکارگیرنده آن بودند.
بوئینگ ایکس۴۰ در ۱۱ اوت سال ۱۹۹۸ آزمایش شد و آزمایشهای آن با موفقیت صورت گرفت. تصویر بالا هواپیمای بوئینگ ایکس- 40 را در حال رها شدن برای انجام پرواز آزمایشی نشان میدهد.
شکل 17-1- فضاپیمای ایکس-37
بوئینگ ایکس-۳۷
هواپیمای بدون سرنشین ساخت شرکت بوئینگ آمریکا است که نخستین پرتاب آن در ۷ آوریل ۲۰۰۶ انجام شد و در ۲۲ آوریل ۳ دسامبر ۲۰۱۰ اولین پروازهای فضاییاش را انجام داد. ایکس- ۳۷برای بهکارگیری در ناسا، دارپا و نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا ساخته شد. بوئینگ ایکس-۴۰ توسعه یافته ایکس- ۳۷ است.
پروژه ایکس-۳۷ ابتدا در ناسا شروع شد و سپس در سال ۲۰۰۴ به وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا واگذار شد. آزمودن پرتاب ایکس-۳۷، ۷ آوریل ۲۰۰۶ در پایگاه نیروی هوایی ادواردز انجام گرفت. این پرنده بدون خلبان در ماه مارس سال 2010 توسط نیروی هوایی آمریکا به جو فرستاده شده و هنوز به زمین بازنگشته است. پنتاگون مستمراً از توضیح درباره مأموریت آن سرباز زده است، اما مشتاقان غیرحرفهای امور فضایی ملاحظه کردهاند که مسیر آن به گرد زمین تقریباً بر مسیر ماهواره تحقیقاتی تیانگونگ-۱ چین منطبق است. حدسهای زیادی هست که ایکس-۳۷ مشغول شنود این واحد تحقیقاتی است.
شکل 18-1- فضاپیمای ایکس-37 از نماهای مختلف
Give me what I need http://prephe.ro/Phqn
I want to put my legs over your shoulders while you pump me full of cum http://prephe.ro/Phqn